persian-ml-glossary
persian-ml-glossary copied to clipboard
[translation discussion] Bias
یکی دیگه از کلمات که هنوز توافقی روش وجود نداره ترجمهی کلمهی Bias هست. جستوجوی این کلمه در واژهیاب این نتایج رو میده:
-
Bias (فرهنگ لغات علمی) پیشقدر
-
Bias (دیکشنری انگلیسی به فارسی) تعصب، پیشقدر
-
در واژهنامهی پردازش سیگنال آزمایشگاه پردازش تصویر دانشگاه شریف هم این کلمه «پیشقدر» ترجمه شده.
-
در ویکیپدیای فارسی مطلبی در رابطه با این کلمه به زبان فارسی پیدا نکردم.
بجز «پیشقدر»، کلمات «سوگیری»[۱] و «اریبی»[۲] هم پیشنهاد شدن. با توجه به این که در بحث آمار و احتمالات «تخمینگر اریب»[۳] و «تخمینگر نااریب»[۴] هم استفاده میشن، احتمالاً واژهای همخانواده با «اریب» ترجمهی مناسبی میتونه باشه ولی به نظر میاد که «اریبی» صفت هست، در حالی که Bias به عنوان اسم به کار میره.
همچنین در ترجمهی این کلمه باید به این توجه کرد که این کلمه در زبان انگلیسی و در متون فنی (تا جایی که من اطلاع دارم) به دو معنی متفاوت (ولی تا حدودی مرتبط) به کار میره. ۱. Bias به عنوان جزئی از ساختار لایههای شبکههای عصبی یا بعضی مدلهای خطی. ترجمهی این معنا از کلمهی Bias بیشتر مورد بحث و عدم توافق هست. ۲. Bias در عباراتی مانند Survivorship Bias، Selection Bias، و یا Hindsight Bias. به نظر میرسه که ترجمهی «سوگیری» برای کلمهی Bias در این کاربرد مناسب باشه.
[1] https://github.com/erfannoury/cheatsheet-translation/issues/3#issuecomment-429133833 [2] https://github.com/erfannoury/cheatsheet-translation/issues/3#issuecomment-429061155 [3] Biased Estimator [4] Unbiased Estimator
ما توی کلاس میگفتیم بایاس:-) ولی تعریف ریاضیش خیلی گویا هست به نظرم ازون شروع کنید شاید به جای خوبی برسید.
-
Selection Bias -> سوگیری انتخاب
-
Biased/Unbiased Estimator که معمولاً به تخمینگر اریب/نااریب ترجمه میشه که البته متمایل/نامتمایل هم پیشنهاد شده، ولی چون اریب ترجمهی جاافتادهای برای این کلمه هست احتمالاً همینطوری بمونه بهتره.
-
Bias Weights که هنوز ترجمهی درستی براش نداریم. شاید اینجا ترجمهی «تمایل» ترجمهی بدی نباشه. در این صورت ترجمهی عبارت میشه «وزنهای تمایل». اگر واقعاً چیز دیگهای به ذهن کسی نمیرسه احتمالاً همین ترجمه رو میتونیم انتخاب بکنیم.
گِرا ترجمه خوبی باید باشه، امروز از این واژه بیشتر در امور نظامی استفاده میشه اما برای این موارد هم مناسب هست.
Selection Bias -> گِرای گزینش
Biased/Unbiased Estimator -> گرای تخمینگر (یا بهترش از نظر دستورزبان: تخمینگر گرانده/ناگرانده )
Bias Weights -> وزنهای گِرا
@ShahroozD یکی از بحثهای اصلی اینه که با وجود اینکه یک کلمهی Bias در انگلیسی داریم، ولی این کلمه در فارسی احتمالاً به سه ترجمهی متفاوت نیاز داره. الان به نظر میاد که دو تا از این ترجمهها پیدا شدن. ولی ترجمهی سوم (Bias Weights) هنوز پیدا نشده، هر چند به نظر میرسه که وزنهای گِرا ترجمهی بدی نباشه. ممنون از پیشنهادتون.